ورزشهای عشایری
در عصر تکنولوژی، موشک و فضا دیدن انسانهایی که مانند اجداد باستانی خود همچنان شبها را زیر آسمان پرستاره به صبح میرسانند، گاو و گوسفند پرورش میدهند، از پشم گوسفند برای خود سرپناه و پوشاک میبافند، کاری به مد و محصولات زیبایی ندارند، در رقابت برای خرید خودروهای لوکس نمیافتند و به جای استفاده از بطریهای آب معدنی، آب چشمه را در کوزههای سفالین مینوشند، بسیار هیجانانگیز به نظر میرسد. عشایر ایران مردمانی هستند که همچنان به شیوه سنتی و ابتدایی معیشت میکنند، آداب و رسوم مخصوص به خود دارند و یکی از جاذبه های فرهنگی و گردشگری ایران به شمار میروند. ایلات و عشایر به دیدنیترین جاذبههای عصر تکنولوژی لقب گرفتهاند.
پیشینه
بشر در ابتدای تاریخ کوچنشین بود. کوچنشینان در اغلب نقاط دنیا پراکنده بودند و بین نواحی گرمسیر و سردسیر در حرکت دائمی به سر میبردند. حتی آریاییها که اجداد باستانی اغلب ایرانیان به شمار میروند، اقوام کوچرویی بودند که پس از رسیدن به فلات ایران و مناسب یافتن آن، تصمیم بر یکجانشینی گرفتند و در این سرزمین ساکن شدند. در ایران نیز گروههایی از اجتماعات انسانی در نقاط مختلف وجود دارند که نه در گروه جمعیت شهری به شمار میآیند و نه روستایی. بلکه در دسته سومی به نام کوچنشینها قرار میگیرند و به آنها عشایر میگویند. عشایر به معنی جمع چند عشیره یا ایل است و از آنجایی که کوچنشینان به صورت عشیرهای زندگی میکنند، چنین نامی روی آنها گذاشتهاند.
عشایر ایران بسیار ارزشمند هستند. افزون بر جاذبه فرهنگی و پتانسیل گردشگری بالایی که این گروه دارند، از نظر اقتصادی و امنیتی نیز در تامین مواد پروتئینی و لبنی مورد نیاز کشور و حفظ امنیت داخلی نقش به سزایی دارند. عشایر ایران فرهنگی بسیار غنی دارند. سبک زندگی متفاوت، آداب و رسوم منحصر به فرد، پوشاک مخصوص، صنایع دستی فاخر و ارزآور و موسیقی ویژه از جمله مظاهر فرهنگی عشایر ایرانی به شمار میرود. وقتی بدانیم ریشه همه حکومتهای ایران برخاسته از ایلات و عشایر بوده، به اهمیت نقش این گروه در فرهنگ، سیاست و تاریخ این سرزمین بیش از پیش پی میبریم.
عشایر ایران در نقاط مختلفی از این کشور پراکنده شدهاند. بختیاریها در پستی و بلندی های خوزستان، زاگرس مرکزی و اصفهان در کوچ هستند. بلوچیها در بلوچستان مستقر هستند، ترکمنها در محدوده شرق دریای مازندارن زندگی میکنند، کردها در غرب ایران و شمال خراسان در کوچند، لرها در لرستان، عربها در ارتفاعات و دشتهای خوزستان و سواحل خلیج فارس در گردشاند، عشایر قشقایی در فارس و خوزستان ییلاق و قشلاق میکنند و شاهسونها در محدوده آذربایجان قرار گرفتهاند.
ویژگیهای عشایر
ویژگی اصلی زندگی عشایری، متحرک بودن آن است. اقتصاد کوچنشینی بر پایه دامپروری استوار است. از این رو عشایر برای دستیابی به منابع غذایی دامهایشان مجبور به حرکت و جابهجایی هستند. زندگی عشایری بدون کوچ مفهومی ندارد و ماهیت خود را از دست میدهد. عشایر معمولا در منطقه ویژهای به جابهجایی میپردازند. در زمستانها به نواحی فرودست و دشتها میآیند که قشلاق نام دارد و در تابستان به نواحی مرتفع و سردسیر کوچ میکنند که ییلاق نامیده میشود. ییلاق و قشلاق با آداب و رسوم و زمانبندی مخصوص به خود و به صورت گروهی انجام میشود و همه اعضای ایل برای این موضوع مشارکت میکنند. اعضای ایل، دامها، چادرها و ملزومات زندگی، همه با هم از ییلاق به قشلاق و برعکس منتقل میشوند.
ردهبندی نظام اجتماعی عشایر
نظام زندگی عشایری سازمان یافته هست. هر قبیله از واحدهای کوچکتری تشکیل میشود که با همدیگر پیوستگی و وابستگی فرهنگی و اقتصادی دارند. کوچکترین واحد در ساختار اجتماعی عشایر ایران، تیره تام دارد. هر تیره مجموعهای از چند دودمان و خانواده بزرگ به شمار میآید. مجموع چند تیره واحدی به نام طایفه را تشکیل میدهد. به مجموعه چند طایفه که وابستگی سببی و نسبی و یا آرمانی و همچنین اهداف و منافع مشترک دارند و در یک قلمرو مشخص زندگی میکنند، ایل میگویند. ایلها توسط افراد با نفوذ و کاریزمایی که ایلخان یا ایلبیگ نام دارند، اداره میشوند. ایلخان ایل را فرماندهی میکند و بر اساس مصلحت جمعی تصمیم میگیرد.
تقسیم وظایف در عشایر
زندگی عشایری بر پایه تلاش و همیاری جمعی استوار است. از این رو همه اعضای خانواده و قبیله مسئولیتی بر دوش دارند. جنسیت در میان عشایر مفهمومی متفاوت با نواحی شهرنشین و روستانشین دارد. زنان عشایر دوشادوش و همپای با مردان در امور زندگی فعالیت میکنند و از فنون رزم و دفاع آگاهی دارند. زنان عشایر مسئول اصلی تامین سرپناه هستند.سیاهچادرهای عشایری توسط زنان بافته میشود. قالیبافی و دیگر بافتههای داری نیز وظیفه زنان ایل به شمار میرود. زنان ایل همچنین از فنون تیراندازی و سوارکاری مطلع هستند و روش کار با اسلحه را میدانند. افزون برآن، بانوان عشایر مسئول اصلی نگهداری کودکان در طول کوچ به شمار میروند و بستن و باز کردن اسباب زندگی در ییلاق و قشلاق نیز بر عهده زنان است. البته مردان ایل نیز در این زمینه به کمک زنان میآیند.
تقسیم کار و عهدهدار شدن وظایف، از کودکی به افراد ایل واگذار میشود. کودکان از همان سنین نخست مسئولیتهایی متناسب با تواناییهای خود بر عهده میگیرند. دخترها مسئول دوشیدن شیر چهارپایان هستند و به زنان کمک میکنند تا از شیر فرآوردهها جانبی تهیه کنند. پسرها نیز مسئول رمهگردانی گروههای کوچک حیوانات هستند. به طور کلی دخترها وظایف را از مادرهای خود و پسرها از پدرانشان فرا میگیرند و این آموزش تا زمانی که بتوانند به عنوان انسان بالغ در ایل فعالیت کنند ادامه پیدا میکند. نمدمالی، برپاکردن سیاهچادر و حفظ و حراست از دامها و اعضای ایل نیز بر عهده مردان است. همچنین روابط اقتصادی با جوامع پیرامون و مسائل سیاسی نیز از جمله وظایف مردانه به شمار میرود.
عشایر و یکجانشینی
در چند دهه اخیر تلاشهایی برای یکجانشین کردن عشایر از سوی حکومت مرکزی ایران انجام شده. برخی از عشایر در روستاهایی که به آنها تعلق داده شده، ساکن شدند و به جای دامپروری، به کشاورزی پرداختند. با این حال بنا به تعلقات فرهنگی به که جوامع عشایری دارند، در دسته ایلات و عشایر و نه روستانشینها به شمار میآیند. برخی دیگر از عشایر نیز نیمه یکجانشین شدند. یعنی در بعضی از فصول سال، برخی از اعضای خانواده در کوچ شرکت نمیکنند و در روستاها باقی میمانند. با این حال همچنان تعداد قابل توجهی از ایلات و عشایر ایرانی به شیوه سنتی خود یعنی کوچنشینی زندگی میکنند و مدام بین سردسیر و گرمسیر در کوچ هستند.
مهارتها و خوداتکایی در عشایر
شیوه زندگی عشایر کاملا وابسته به طبیعت است و تکنولوژی با همه فریبندگی و اغواگریهایش نتوانسته در بافت فرهنگی این مردمان نفوذ کند. عشایر تمام نیازهای خود را از دل طبیعت برمیآورند و درصد کوچکی از نیازهایشان را از بازارهای شهرهایی که نزدیکترین فاصله را با آنها دارند تامین میکنند. بنابراین نیاز دارند تا به تکنیکهای طبیعتگردی، درمان بیماری و همچنین پرورش دام و زراعت مسلط باشند. امروزه عشایر بخشی از مسیر کوچ را با کمک خودروهای بزرگ میپیمایند. این کار به حفظ بیشتر دامها کمک میکند و به زمان کوچ نیز سرعت میبخشد. عشایر همچنین بطور سنتی دامپزشکی میدانند و برای زایش دامها و رفع بیماریهای سطحی آنها خودشان اقدام میکنند. آنها از طب سنتی نیز آگاهی دارند و امراض و بیماریهای خود را با کمک گیاهان درمان میکنند. زایمان نیز توسط مادران انجام میشود و در صورتی که زنی به سختی درحال زایمان باشد، پیرزنی متبحر که قابله نام دارد، به مادر کمک میکند. مهارتهای بقا در طبیعت، نساجی سنتی، ایجاد سرپناه و تامین مایحتاج زندگی نیز توسط خود عشایر انجام میگیرد.
تحصیل در میان عشایر
آموزش رسمی میان عشایر از حدود 700 سال پیش تاکنون مرسوم بوده. سلطان محمد خدابنده یا اولجایتو که خود کوچ نشین بود، دستور احداث مدرسه متحرکی را داده بود که همراه با ایلش ییلاق و قشلاق میکرد و به تربیت کودکان ایل میپرداخت. در زمان قاجار نیز مدارس عشایر را در چادر سفید برپا میکردند و رنگ سفید نشانگر وجود مدرسه در میان ایل بود.
در سال 1950 مساله آموزش و تحصیل عشایر به یکی از دغدغههای مهم نظام آموزشی حکومت وقت ایران تبدیل شد. از این رو دولت، فردی به نام گلن گیگن آمریکایی را با رده شغلی مسئول امور آموزش عشایری به استخدام خود درآورد. گلن گیگن 3 سال به بررسی و مشاهده میدانی پرداخت و سرانجام متوجه شد که معلمان شهری گزینه مناسبی برای آموزش عشایر نیستند و بهتر است معلم یک ایل از میان اعضای همان ایل انخاب شود. در این صورت مشکلات مربوط به پذیرش او توسط ایل و ایلخان و همچنین تطبیق معلم با ویژگیهای فرهنگی زندگی صحرانشینی بسیار کمتر خواهد بود.
امروزه آموزش و پرورش همچنان در میان عشایر وجود دارد و آنها میتوانند تا هر مقطعی که بخواهند به تحصیل بپردازند. معلمها همراه با ایل کوچ میکنند و اغلب یکی از اعضای همان ایل به شمار میروند. کلاسهای درس در سیاهچادرها برپا میشود و اگر فردی بخواهد تا مقاطع تحصیلی بالا به ادامه تحصیل بپردازد، مانعی بر سر راهش نیست. با این حال ساختار فرهنگی عشایر به گونهای است که تمایل برای ادامه تحصیل به ویژه در دختران چندان به چشم نمیآید. البته گفتنی است که عشایر یکجا نشین و یا نیمه کوچنده تمایل بیشتری برای ادامه تحصیل از خود نشان میدهند.
جشنواره ورزش های عشایری
از آنجایی که عشایر از ارزشمندترین ذخایر فرهنگی و اقتصادی ایران به شمار میروند، تلاشهایی برای حفظ، احیا و ترویج مظاهر فرهنگی آنها از سوی متولیان دولتی و فرهنگی انجام گرفته. مدیران فرهنگی ایران تلاش میکنند تا جزئیات فرهنگ و زندگی روزمره عشایر را به عموم مردم بشناسانند و با برگزاری جشنوارههای مختلف، گوشههایی از سبک معیشت آنها و همچنین آئینها و رسوماتشان را برای عموم مردم به نمایش در میآورند. ورزش های عشایری، غذاهای سنتی عشایر، تکنیکهای نخ ریسی، رنگرزی سنتی الیاف، بافتههای داری به ویژه قالی، روشهای آمادهسازی و بافت سیاهچادر، روشهای برپایی سیاهچادر، ازدواج عشایری، رقصها، سازها و آوازهای عشایری، و پوشاک زنان و مردان عشایر از جذابترین بخشهای این جشنوارهها به شمار میآید.
روند برگزاری این جشنوارهها چنین است که از سوی متولیان فرهنگی، مکانی برای برپایی جشنواره در اختیار عشایر قرار میگیرد. عشایر داوطلب در آن مکان با برپایی سیاهچادر آماده روز افتتاحیه میشوند. در سیاهچادرها همه آن چیزهایی که در زندگی روزمره عشایر جاری است، وجود دارد و افراد سرگرم فعالیتهای مختلفی به صورت ورکشاپ هستند. در روز افتتاحیه، گروههای رقص عشایری همراه با موسیقی زنده و آوازهای مخصوص در برابر دیدگان مشتاق بازدیدکنندگان به اجرا میپردازند. در غرفهها که در واقع همان سیاهچادرها هستند، میتوان گوشههایی از زندگی عشایر را دید. زنان نان ساجی و خوراک محلی میپزند و به بازدیدکنندگان تعارف میکنند. دختران با مشکهای سنتی از شیر گوسفندان کره و دوغ میگیرند و انواع بافتههای داری را در برابر چشمان مشتاق بازدیدکنندگان میبافند. همچنین برگزاری ورزشهای سنتی عشایر ایران در گروههای زنانه و مردانه از دیگر فعالیتهای هیجانانگیز این جشنوارهها به شمار میرود.
یکی دیگر از بخشهای ثابت چنین جشنوارههایی برگزاری مراسم نمادین عروسی و ازدواج عشایر برای بازدیدکنندگان است. در عروسیها، سیاهچادر مخصوص عروس و داماد را با بافتههای مخصوصی به نام شیردنگ تزئین میکنند. همچنین درون چادر را با پارچههای الوان و رنگارنگ میآرایند. لباسهای زیبا و پر زرق و برق و ساز و آوازها و رقصهای مخصوص عروسی از دیگر جاذبههای این مراسم محسوب میشود. همچنین غرفههای زیورآلات سنتی یکی از هیجانانگیزترین بخشهای این جشنوارهها به شمار میآیند. در این غرفهها میتوانید انواع زیورآلات عشایر را ببینید و بخرید.
زیورآلات عشایر سرشار از نقشها و نگارههای باستانی ایرانی هستند که هر کدام به عنوان سمبل و نماد خاصی به شمار میرود و کاربری ویژهای دارد. همچنین افراد ایل بر حسب سن، وضعیت تاهل و همچنین جایگاه اجتماعی از آویز و زیورآلات متفاتی استفاده میکنند. ممکن است آویزهایی را ببینید که مانند جعبهای کوچک هستند و محفظه دارند. بانوان ایلات و عشایر از چنین گردنبندهایی استفاده میکنند و در محفظه آن انواع ورد و دعا قرار میدهند. این کار یک روش باستانی آمیخته با باورهای عامیانه برای دوری از اتفاقات غیرمترقبه، چشمزخم و نیرهای اهریمنی به شمار میرود. همچنین بخشی از زیورآلات عشایر ایران با استفاده از دانههای گیاهی خوشعطر تهیه میشود. این زیورآلات به دستها، گردن و موهای زنان عشایر آویخته میشود و عطر خوشی ایجاد میکند که در دسترس نبودن امکانات مناسب برای استحمام با فواصل کوتاهمدت را جبران میکند.
برای دیدن جشنواره عشایری کجا برویم؟
از آنجایی که نقاط مختلفی در ایران کوچنشین دارد، جشنواره های عشایری در استانهای متفاوتی به اجرا در میآید. زمان برگزاری جشنوارهها نیز به صورت ثابت نیست و توسط متولیان فرهنگی برگزای جشنواره، متناسب با مقتضیات زمان و همچنین وضعیت آب و هوایی تعیین میشود. برای اطلاع یافتن از زمان و مکان برگزاری جشنوارههای عشایری در خبرنامه ما عضو شوید.
هشدارها
فقط بیننده باشید و درباره آداب و رسوم عشایر اظهار نظرهای نقادانه نکنید.
به فرهنگ سنتی و بومی عشایر احترام بگذارید.
از خوراکیهای موجود در جشنواره های عشایری که توسط خود عشایر ارائه میشوند استفاده کنید. این خوراکیها به صورت کاملا ارگانیک و سالم تهیه میشوند.
برای عکاسی کردن از عشایر اجازه بگیرید.
به زنان و دختران ایل خیره نشوید.
از صنایع دستی ایلات و عشایر به ویژه قالیهای دستباف زنان ایل تهیه کنید و به عنوان سوغاتی فاخر با خود همراه ببرید. قالیهای عشایری به صورت ذهنیباف اجرا میشوند و از آنجایی که همه مراحل تولید آن، از پشمچینی گرفته تا تبدیل شدن به قالی، توسط زنان و به صورت سنتی انجام میشود، بسیار ارزشمند به شمار میآید.
پیشنهاد میکنیم خواندن این صفحات را از دست ندهید: ورزشهای زورخانه ای و آئین پهلوانی | جشنواره کشتی های محلی